تفکر سیستمی
سلام به تک تک شما عزیزان دل
به سایت جستیر خوش امدید
ما در اینجا تمام مطالب و اطلاعات مربوط به تفکر سیستمی را برایتان جمع اوری
کرده ایم
تفکر سیستمی چیست

رویکرد تفکر سیستمی
رویکرد تفکر سیستمی به طور بنیادین با روشهای تحلیلی سنتی فرق میکند. روشهای
تحلیل سنتی، بر تفکیک سیستم به اجزای قابل مطالعه متمرکز بود، در واقع ریشهی
کلمهی انگلیسی تحلیل یعنی Analysis، به معنای شکستن اجزای تشکیلدهنده است. در
مقابل، تفکر سیستمی بر این متمرکز است که چطور موضوع مورد مطالعه با سایر
اجزای سیستم در تعامل است. این بدان معنی است که به جای اینکه اجزای کوچکتر
سیستم به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند، تفکر سیستمی چشمانداز خود را
گسترش میدهد تا تعداد تعاملات بیشتری را در نظر بگیرد. بنابراین، نتایج حاصل از
تفکر سیستمی، چیزی کاملا متفاوت از نتایج به دست آمده از روشهای تحلیل سنتی
است؛ به خصوص زمانی که مسئلهی مورد مطالعه از نظر ساز و کار و پویایی پیچیده
باشد یا بازخوردهای فراوانی از عناصر داخل یا خارج سیستم بر آن تأثیر بگذارند.
ویژگیهای تفکر سیستمی باعث شده است تا دشوارترین نوع از مسائل به روشی
اثربخشتر حل شوند. تفکر سیستمی به تحلیل مسائلی که موضوعات پیچیدهای دارند،
مسائلی که به شدت به گذشته و عوامل متعددی وابسته هستند و مسائلی که ریشه در
هماهنگیهای نامؤثر عناصر درگیر دارند، میپردازد. حوزههایی که تفکر سیستمی
توانسته است ارزش خود را به اثبات برساند، عبارتند از:
- مسائل پیچیدهای که دارای بازیگران زیادی است و نیاز به مشاهدهی تصویری بزرگ از مسئله دارد؛
- مسائل تکرارشونده یا مسائلی که به مرور زمان با انجام اقدامات اصلاحی رو به وخامت میگذارند؛
- موضوعاتی که یک اقدام بر محیط کلی موضوع، چه محیط طبیعی چه محیط رقابتی، تأثیر میگذارد (یا از آن تأثیر میپذیرد)؛
- مسائلی که راهحلهای آن آشکار نیستند؛
کاربرد تفکر سیستمی
برای نشان دادن تفاوتهای میان دیدگاه تفکر سیستمی و دیدگاه تحلیل سنتی، میتوان از
مثال اقدامات انجامشده برای کاهش آفات محصولات کشاورزی استفاده کرد. وقتی آفات
به محصولات کشاورزی هجوم میآورند، یک واکنش معمول به حملهی آفات، استفاده
از آفتکش است. بدون در نظر گرفتن اثربخشی محدود برخی از آفتکشها و آلودگی
آب و خاک، فرض کنید از آفتکشی استفاده میشود که میتواند این آفات را از بین ببرد
و هیچ آثار جانبی بر روی آب، خاک و هوا نداشته باشد. آیا استفاده از این آفتکش به
بهبود فعالیتهای کشاورزی کمک میکند؟
اگر ما به تفکر معمولی که در خصوص این آفتکش وجود دارد روی بیاوریم، سیستم
حاکم بر این شرایط به صورت زیر خواهد بود:
بر اساس این روش تفکر، هر چه بیشتر از آفتکش استفاده شود، آفت کمتری وجود
خواهد داشت و در نتیجه محصولات کمتر آسیب میبینند.
در واقع این نتیجه به ذهن خطور میکند که از بین بردن آفات باعث حل مشکل میشود،
با این حال این نتیجهگیری در کل صحیح نیست. مسئلهی خسارتهای ناشی از آفات با
این راهحل تنها برای مدت کوتاهی رفع شده است. متأسفانه، نمودار بالا تنها بخشی از
یک تصویر بزرگ را به نمایش گذاشته است. اتفاقی که بعدها رخ خواهد داد این است
که در سالهای آینده مشکل خسارت وارد شده به محصولات بدتر و بدتر میشود و به
نظر میرسد که آفتکش مورد استفاده دیگر اثربخشی گذشته را ندارد.
علت این است که آفاتی که به محصولات آسیب میزدند، جمعیت یک نوع آفت دیگر را
از طریق رقابت با آن یا به طعمه انداختن آن کنترل میکنند. وقتی آفتکش آفات موجود
را از بین میبرد، در واقع کنترلی که این آفات بر نوع دیگر آفات داشتهاند بر هم
میخورد. در نتیجه جمعیت آفتی که تحت کنترل آفت اصلی بوده است به شدت بالا
میرود و این نوع جدید، آسیبهای بیشتری را به محصولات کشاورزی وارد میآورد.
به عبارت دیگر، اقدامی که به منظور حل مشکل انجام شد، وضعیت را وخیمتر کرده
است؛ چرا که عوارض جانبی ناخواستهی این تغییر در سیستم، منجر به تشدید مشکل
شده است.
روشی مناسب برای رویارویی با سختترین مسائل
بسیاری از مسائل و مشکلاتی که امروزه گریبانگیر ما شدهاند، پیچیده هستند. عناصر
متعددی در آن نقش دارند که بخشی از آن عناصر، در نتیجهی اقداماتی بوده است که در
گذشته در جهت اصلاح انجام شده است. رفع چنین مسائل و مشکلاتی به شدت سخت
است و نتایج حاصل از راهکارهای مرسوم معمولا به قدری ضعیف هستند که بر سر
چشمانداز حل اثربخش مسئله مانع ایجاد میکنند. یکی از مزایای مهم تفکر سیستمی،
توانایی مواجههی اثربخش با این دست از مسائل و ارتقای تفکرات به سطحی است که
منجر به کسب نتایجی مطلوب حتی در شرایط پیچیده و بغرنج میشود.
بیشتر بدانید